تئاتر «تاریکی» به نویسندگی علی حاتمینژاد و رئوف دشتی و کارگردانی عبدالله برجسته در تئاتر شهر که دومین اجرای این تئاتر پس از حدود یک دهه محسوب میشود در مشهد به اتمام رسید.
این تئاتر پیش از این در پنجمین جشنواره بینالمللی «تریست اکت» در ایتالیا روی صحنه رفته بود. به همین بهانه با عبدالله برجسته کارگردان این تئاتر و یکی از پرکارترین هنرمندان حوزه تئاتر مشهد گفتوگویی پیرامون تئاتر مشهد داشتیم که در ادامه میخوانید.
: چه شد که مجددا تصمیم به اجرای مجدد تئاتر تاریکی در مشهد گرفتید؟
برجسته: تاریکی در سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر در سال 94 روی صحنه رفته بود که توانست جوایز بهترین بازیگر مرد، بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی بروشور از آن خود کند. این نمایش در سال 95 در مشهد به مدت یک ماه اجرا شد و یک سال بعد به جشنواره ترکیه رفت و در نهایت در سال جاری به جشنواره بینالمللی تئاتر «تریست اکت» در ایتالیا راه پیدا کرد.
اقبال عمومی از این نمایش به گونهای بود که به همراه گروه تصمیم گرفتیم این نمایش را مجددا در مشهد روی صحنه ببریم که خوشبختانه تا روز آخر اکران نیز استقبال خوبی از این نمایش به عمل آمد.
: مضمون « تاریکی» بر چه محوری است؟
برجسته: در این نمایش برههای از زندگی نادرشاه افشار روایت میشود. همان نقطه تاریک زندگی این پادشاه که کور کردن پسرش به دلیل سوءظن است که ما هم در این نمایش بر این موضوع تمرکز کردیم. بخشی از داستان براساس واقعیت تاریخی و بخشی نیز براساس تخیل نویسندگان بنا شده است.
: گروه بازیگری شما در این تئاتر گویا تغییر چندانی نکرده بود؟
برجسته: در تمام این مدت بازیگران اصلی تغییری نکردهاند و تنها یک بازیگر به دلیل مهاجرت به تهران جایگزین شده بود.
: این روزها شاهد اجراهای موفق تئاتر چه از لحاظ استقبال و چه جنبه اقتصادی یعنی سوددهی نمایش هستیم. به نظر شما این موضوع در دنباله پیشرفتهای تئاتر مشهد و یا برحسب اتفاق است؟
برجسته: ببینید بحث اقتصاد تئاتر موضوعی بسیاری جدی و این روزها موضوع گفتوگوی بسیاری است اما این موضوع نیازمند زیرساخت اساسی است و اینکه صرفا بخواهیم از تئاتر کسب درآمد شود بجا نیست. زیرساختهای مشخص و ابتدایی مانند داشتن سالنهای استاندارد، مکانهای تبلیغاتی و سیستم اطلاع رسانی و داشتن گروههای حرفهای در واقع به معنای «کمپانی تئاتر» از ابزارهای زیرساختی اقتصاد تئاتر است.
: و در مشهد اینها وجود ندارد؟
برجسته: شما بگویید چه اقداماتی انجام شده است؟ در این شهر نه سالن استاندارد و نه فضای تبلیغاتی و نه کمپانی تولید نداریم. باید اذعان داشت این حرکت خودجوش هنرمندان است که نمایشی را پرفروش میکند. اقتصاد هنر با نبض بازار و اقتصاد مردم بسیار مرتبط است. در حال حاضر هم شرایط اقتصادی بر روی این هنر تاثیر منفی گذاشته است. دلخوش کردن به فروش بالای یک نمایش تنها یک درمان مقطعی است. این روزها امکانات و روابط هنرمندان تئاتر است که نمایشی را به فروش 200 میلیونی میرساند و این موضوع سیستماتیک نیست.
: شاید بخشی از موضوع به روابط عمومی گروهها برگردد. روابط عمومی تئاتر این روزها عملا تنها جنبه تزئینی و نمایشی پیدا کرده است؟
برجسته: شاید بخشی از این گفته صحیح باشد. آن هم به این دلیل که روابط عمومی گروهها هم خودجوش و دوستانه عمل میکند و با هدف فروش همان تئاتر ختم میشود. امروز هم مخاطب تنها براساس علاقه شخصی برای دیدن تئاتر هزینه میکند. ما حتی بانک اطلاعاتی درستی از مخاطبانمان نداریم. برنامهای برای جذب مخاطب و ایجاد پل ارتباطی بین مخاطب و گروه وجود ندارد. جای نشستن مناسب ندارند و بسیاری موارد. مخاطبان هزینه کردهاند و باید شراط مهیا باشد اما اینها به دلیل علاقه به تئاتر هزینه میکنند و بانک اطلاعاتی از مخاطب نداریم. قدرت جذب و پل ارتباطی برای مخاطب و گروه هنری نداریم.
تسنیم: اما نقش هنرمندان هم در این جذب یا دلسرد کردن مخاطب کم تاثیر نیست.
برجسته: در حوزه تولید هم ما هم باید حواسمان باشد. هنرمندان نباید هر نمایشی را به اسم تئاتر روی صحنه ببرند. باید شورای فنی متخصصی باشد تا هر نمایشی روی صحنه نرود. باید مخاطب برای نمایش تعریف شود اما اجرای نمایشهایی که وجهه هنری کمتری دارند رفته رفته مخاطب را دلسرد میکند.
تسنیم: شما به بحران مخاطب اشاره کردید. به نظر شما ورود سلبریتیها یا چهرههای سینمایی به صرف فروش و جذب مخاطب هم جزئی از همین درمانهای مقطعی است؟
برجسته: ریشه مشکل آن جایی است که تئاتر ایران بخواهد یک شبه از تئاتر دولتی وارد تئاتر خصوصی شد. در ایران این موضوع ظرف یک شب اتفاق افتاد. پس تهیهکنندگان تئاتر برای جبران کمبود سوبسید دولتی به ناچار سراغ سوپراستارهای سینما و تئاتر میروند. این تب در تهران در دو سال گذشته بود و کم کم به شهرستانها نیز سرایت کرد و این هم جزو تصمیمات آنی برای فروش است. در تهران البته فروکش کرده زیرا مخاطب فهمید این تئاتر خوب لزوما حضور سلبریتیها نیست و در شهرستانها هم به مرور این موضوع محو خواهد شد.
: و سیستماتیک شدن بدنه تئاتر چه مستلزماتی دارد؟
برجسته: متاسفانه بدنه مدیریت شهری ما در حوزه هنر فرسوده است و به سیستم و کارکرد همان ده پانزده ساله پیش که مخاطبی برای تئاتر وجود نداشت در حال عمل است. ما برای مدیریت مخاطب هیچ برنامهریزی نداریم. مخاطب سرمایه اصلی ماست که از آن غافل شدهایم. در تابستان مخاطب را به سالن گرم میبریم و در زمستان مخاطب را مجبور به تماشای تئاتر در سالنهای سرد میکنیم. مخاطب در سالن غیراستاندارد و محل نشستن مناسبی ندارد.
: قبول دارید تمرکز تئاتر این روزها در یک یا دو نقطه شهر معطوف شده است؟
برجسته: بله. دقیقا. سالنهای تاتر خاموش زیادی در این شهر وجود دارد که نیازمند مساعدت مسئولان هنری برای فعالسازی است. احیاء سالنهای تئاتر نباید تمرکز در یک منطقه باشد. شعار درباره اقتصاد هنر خیلی قشنگ است در حالی که تئاتریها حتی یک مشاور اقتصادی یا اجتماعی برای انتخاب و تامل در نحوه انتخاب و اجرای تاتر ندارند.
: پس صرف ارزش هنری یک تئاتر تضمینی برای فروش بالای آن نیست؟
برجسته: همه چیز خودجوش باشد. نمایش هایی بودهاند که از لحاظ ارزش هنری بالا بوده اما نتوانستهاند خودشان را معرفی کنند و نفروختهاند. نمایشی هم که می فروشد لزوما قرار نیست نمایش خوبی باشد.
: و این درمان های مقطعی یابه قول شما حرکتهای خودجوش درون بدنه تاتر تا کجا میتواند جور نبودن زیرساخت و سیستماتیک نبودن را بکشند؟
برجسته: قطعا اگر به همین شرایط برویم تب مخاطب بهزودی فروکش خواهد کرد. زیرا هیچچیز برای ارائه به مخاطب نخواهیم داشت. مدیران با رویکرد سلیقهای قوانین را وضع میکنند و قانون هر دوره با مدیر جدید ممکن است عوض شود پس من هنرمند نمیتوانم برای دو سال آیندهام برنامهریزی میکنم. از طرفی وقتی قانون مشخص نباشد باندبازی و دور زدن و تبعیض شایع خواهد شد.
: شما تلویحا به بحث تبعیض در اختصاص فضای تبلیغاتی و بیلبوردها اشاره میکنید؟
برجسته: آیا شهرداری واقعا نمیتواند یک ساز و کار عدالت محور برای اختصاص فضای تبلیغاتی به تئاتر مشهد پیدا کند؟
: البته قبول باید کرد بخشی از این موضوع گیری شهرداری در عدم تخصیص بیلبورد و فضای تبلیغاتی به تئاتر به دلیل اقدامات و عکسالمعلهای خود تئاتریها بوده است.
برجسته: ببینید وقتی همان قانون مشخص وجود ندارد یک گروه در لحظه تمام تلاش را برای فروش تئاتر خود میگذارند و نباید خرده گرفت که هنرمندان مقصر هستند. چه بسا اگر شکست بخورند ممکن است تئاتر بعدی در کار نباشد.
: چرا خود اهالی تئاتر تا امروز وارد نشدهاند؟
برجسته: ما پیشنهاد دادیم تا شورای مشورتی یا کارگروه برای این موضوع تشکیل شود.
: مانند همان شورای نمایش و ارزشیابی در سینما؟
برجسته: بله. اگر یک بیلبورد مشخص یا فضای تبلیغاتی ثابت به تئاتر مشهد تعلق گیرد ما اختلافات و مشکلات را در خانواده تئاتر حل خواهیم کرد. اما این که هرکس رابطه نزدیکتری داشته باشد فضا و بیلبورد تبلیغاتی میگیرد، این مکانیزم غلط ممکن است به هدر رفتن تلاشهای یک گروه تئاتر منجر شود.
نظر شما